به نظر میرسد رابطه تنش آمیز بین چین و ایالات متحده امریکا با گذشت زمان بدتر شود. تنشها در پی افزایش سرقت مالکیت معنوی توسط دولت چین افزایش یافته است. دولت ترامپ، جنگ تجاری را با چین آغاز کرده و به چین به عنوان یک تهدید برای منافع و ایده آل های ایالات متحده امریکا نگاه میکند. با در نظر گرفتن چنین تنشی در روابط بین دو کشور، برخی از محققان ادعا میکنند که چین به سادگی نمیتواند روند صلح آمیز را در پیش گرفته و باید با افزایش ظرفیتهای نظامی ایالات متحده امریکا مواجه شود. اما واقعیت این است که با وجود تحولات خطرناک، ایالات متحده و چین در مسیر جنگ قرار ندارند زیرا هر کشوری انگیزههای داخلی قوی برای اجتناب از مشارکت در جنگ با دیگران دارد.
چین سعی خواهد کرد از هر گونه جنگ با ایالات متحده امریکا اجتناب کند زیرا در غیر این صورت سیاست بنیادی آن برای حفظ ثبات داخلی در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
جنگ بین ایالات متحده امریکا و چین به اقتصاد چین آسیب میرساند. سالهاست چین به دنبال رشد تولید ناخالص داخلی بوده است زیرا ثبات اجتماعی زمانی حفظ میشود که دولت توانایی تحقق رشد مداوم را داشته باشد.
در نهایت باید گفت که جنگ یک مسیر وحشتناک برای رشد اقتصادی است. علاوه بر این، چین در حال حاضر عواقب اقتصادی جنگ تجاری را احساس میکند و میخواهد اختلافات را حل کند. جنگ تجاری موجب کند شدن اقتصاد چین شده و اگر ترامپ تعرفههای اضافی را اعمال کند میتواند برای رشد اقتصاد چین فاجعه آمیز باشد.
در سال ۲۰۱۸، نرخ رشد اقتصادی چین به پایینترین نرخ از سال ۱۹۹۰ رسید. در نتیجه، پکن برای معامله تجاری بیشتر مشتاق شده است و به خوبی میداند که یک جنگ تجاری طولانی به خصوص برای اقتصاد داخلی و ثبات اجتماعی آن مضر خواهد بود. در نتیجه جنگ واقعی با ایالات متحده امریکا مشکلات اقتصادی چین را تشدید میکند.
ایالات متحده امریکا نیز انگیزههای داخلی قوی برای جلوگیری از جنگ دارد. در طی بیش از پانزده سال، جامعه ایالات متحده اقتصاد را به عنوان اولویت اصلی در نظرسنجی قرار داده است. سیاستمدارانی مانند رئیس جمهور دونالد ترامپ از این موضوع آگاه هستند. دونالد ترامپ به طور مرتب عملکرد اقتصادی امریکا را تحت تأثیر قرار داده از جمله در مورد توافقنامه تجاری جدید با مکزیک و کانادا مذاکره نموده است.
درست مانند رئیس جمهور چین، دونالد ترامپ نیز خواهان حل و فصل جنگ تجاری است زیرا این جنگ بیشتر مناطق حامی ترامپ را تحت تأثیر قرار میدهد. رابطه اقتصادی ایالات متحده-چین به اندازه کافی قوی است. دولتهای بعدی، انگیزههایی مشابه برای همکاری با چین خواهند داشت و رأی دهندگان به چین به عنوان یک شریک تجاری سودمند نگاه میکنند. شوکهای ناشی از تنش روابط بین دو کشور اقتصاد ایالات متحده را ویران خواهد کرد و به این ترتیب مردم را به خواست تغییرات سیاسی سوق میدهد.
از آنجایی که همکاری اقتصادی با چین برای رفاه مردم امریکا بسیار مهم است، سیاستمداران ایالات متحده قبل از ورود به جنگ با چین فکر خواهند کرد. در نهایت، تا زمانی که تهدید چین انتزاعی باقی بماند، مردم در ایالات متحده امریکا هیچ دلیلی برای تقاضای جنگ در وهله اول ندارند.
ملتها بیشتر به تهدیدهای محلی و قریب الوقوع پاسخ میدهند تا تهدیدات انتزاعی و برای سالهای زیادی عموم مردم امریکا عمدتاً چین را به عنوان تهدید انتزاعی شناسایی کرده اند. تا زمانی که چین از تهدیدات امنیت ملی امریکا اجتناب کند، جنگ همچنان بعید است و مردم ایالات متحده بر نگرانیهای اقتصادی انتزاعی متمرکز خواهند شد.
با توجه به انگیزههای داخلی ایالات متحده امریکا و چین جهت جلوگیری از جنگ با یکدیگر، میتوان گفت که واشنگتن و پکن وارد جنگ با یکدیگر نخواهند شد. در نهایت باید گفت که هزینههای جنگ خیلی زیاد بوده و جنگ بین دو کشور هیچ نتیجهای در بر نخواهد داشت.
در بهترین حالت، واشنگتن و پکن قادر به حل اختلافات خود خواهند بود و در بدترین حالت، آنها یک جنگ سرد جدید را آغاز خواهند کرد. با این حال، نیتهای خوب همیشه کافی نیست. دیگر مسائل بین المللی، مانند تمایل تایوان به استقلال، به طور بالقوه میتواند ایالات متحده را به جنگ با چین بکشاند. گرچه چین و ایالات متحده امریکا تلاش میکنند وارد جنگ با یکدیگر نشوند، یک جنگ غیر عمدی علیه منافع کشور دیگر همیشه امکان پذیر است.
در هفتهای که گذشت، الکسی میلر، رئیس هیئت مدیره گازپروم، با رودیگر وُن فریچ سفیر آلمان در مسکو دیدار کرد. آلمان بزرگترین وارد کننده گاز روسیه است. سال گذشته، گازپروم یک رکورد جدید در زمینه عرضه گاز به آلمان – 58.5 میلیارد متر مکعب ثبت کرد. تا به امروز، بیش از 1080 کیلومتر از خط لوله گاز Nord Stream-2 در بستر دریای بالتیک قرار داده شده است که حدود 44٪ از کل طول آن میباشد.
این پروژه شامل ساخت دو خط انتقال گاز با ظرفیت کل 55 میلیارد متر مکعب در سال از روسیه به آلمان از طریق دریای بالتیک است. پایان ساخت این مسیر برای امسال برنامه ریزی شده است. این پروژه توسط شرکت Nord Stream 2 AG اجرا میشود که تنها سهامدار آن گازپروم است. شرکای اروپایی – Shell، OMV، Engie، Uniper و Wintershall – متعهد شدهاند تا به میزان 50٪ در ساخت Nord Stream 2، یعنی هر کدام 950 میلیون یورو هزینه کنند. گازپروم نیز نیمی دیگر از وجوه را فراهم میکند – 4.75 میلیارد یورو. کل هزینه پروژه 9.5 میلیارد یورو تخمین زده میشود.
با این حال، اخیرا پروژه با مشکلاتی مواجه شده است. روز گذشته، سرگئی لاوروف، رئیس وزارت امور خارجه روسیه، گفت: «آنچه که برای Nord Stream 2 اتفاق میافتد به شدت نگران کننده است. کمیسیون اروپا در ابتدا یک قرارداد حقوقی در مورد اینکه پروژه Nord Stream 2 به هیچ وجه نقض دستورالعمل گاز اتحادیه اروپا نمیباشد، تنظیم کرد. سپس کمیسیون اروپا همه کار کرد تا در آن اصلاحاتی را انجام دهد که به طور ضمنی قوانینی مربوط به سرمایه گذاریهای انجام شده، تنظیم کند، یعنی «بند حفظ حقوق موجود» به طور کامل نادیده گرفته شد، اگر چه تا به حال به عنوان یک قانون محکم برای عملیات متمدن اقتصادی در مورد تنظیم فعالیت اقتصادی به نظر میرسید. مداخله در اجرای پروژه North Stream – 2 توسط ایالات متحده گستاخانه است. بیانیهای که اخیرا توسط سفیر ایالات متحده در برلین، ریچارد گرنل بیان شده است، فقط خواستار تغییر موضع دولت آلمان در برابر منافع خود میباشد. »
همانطور که Energy Voice در مطلب: آیا Nord Stream 2 در معرض خطر است؟ نوشته است، در ماه فوریه اتحادیه اروپا اصلاحیهای به دستورالعمل گاز وارد کرد تا دامنه آن را به خطوط لولهای که از کشورهای ثالث به اتحادیه اروپا میرسند، گسترش دد. این پیشنهاد در درجه اول «جریان نورد 2» هدف قرار گرفته است، که تحت آن گاز روسیه، با دور زدن اوکراین و دیگر جمهوریهای شوروی سابق به آلمان خواهد رسید. انتظار میرود که این دستورالعمل اصلاحیه در ماه ژوئیه اجرایی شود و خطوط لوله گازی که به اتحادیه اروپا از کشورهای خارج از بلوک میرسند تحت قانون اتحادیه اروپا قرار گیرند. اصلاحیه جدید از «گازپروم» تضمین دسترسی کشورهای ثالث، به شیوههای غیر تبعیض آمیز و شفاف را میخواهد.
با توجه به اراده سیاسی در آلمان و روسیه برای پیاده سازی پروژه خط لوله، دستورالعمل اصلاح شده، آنطور که برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا امیدوار بودند، بعید است که ساخت Nord Stream 2 را متوقف کند. با این حال، دستورالعمل اصلاح شده ممکن است کارهای ساختمانی را به تعویق انداخته یا حتی تعلیق کند.
سناریوی محتملتر میتواند شامل مشارکت مقامات آلمانی در تأیید انطباق «Nord Stream 2» با دستورالعمل اصلاح شده باشد. چنین مکانیزم پیاده سازی ممکن است به انتقال حقوق مالکیت و / یا حقوق کار بر روی کل خط لوله، یا به بخش آلمانی اپراتور موجود آن و یا به اپراتور جدید سیستم توزیع (OSR) با صدور گواهینامه منطبق با مقامات آلمانی و اتحادیه اروپا منجر شود.
گزینه جایگزین شامل تقاضای معافیت از الزامات خاصی از این دستورالعمل خواهد بود. این گزینه بعید است که اجرا شود، زیرا منجر به عدم قطعیت قانونی و تاخیر در کار با توجه به اختیار قابل توجه اتحادیه اروپا در مورد تحقق شرایطی است که ممکن است بخشی از ارائه این معافیتها باشد.
با انتخاب رئیس جمهور جدید اوکراین در 21 آوریل 2019، احتمال بهبود روابط بین روسیه و اوکراین افزایش یافته است. با این حال، هنوز معلوم نیست که رئیس جمهور جدید در رابطه با روسیه چه سیاستی را دنبال خواهد کرد و برخورد رای دهندگان اوکراین و دولت روسیه با این سیاست چگونه خواهد بود.
قرارداد فعلی برای انتقال گاز روسیه به اوکراین تا پایان سال منقضی می شود. اگر روابط بین روسیه و اوکراین بهبود یابد، ممکن است احتمال تمدید قرارداد را در شرایط متقابل سودمند افزایش دهد. صادرات گاز روسیه از طریق اوکراین از طریق خط لوله موجود روی زمین، راه سودآورتری برای انتقال گاز روسیه به اروپا از نقطه نظر صرفا اقتصادی در مقایسه با صادرات گاز از طریق خط لوله زیر آبی گران قیمت Nord Stream-2 است.
با این وجود، بعید است که چشم انداز تجدید قرارداد حمل و نقلی با اوکراین منجر به این شود که گازپروم یا دولت روسیه از اتمام خط لوله Nord Stream-2 عقب نشینی کنند. به نظر میرسد که روسیه به دنیال یک استراتژی سیاسی بلندمدت برای تکمیل ساختن یک خط لوله مستقیم منتهی به مصرف کنندگان نهایی آن در اروپا، دور زدن کشورهای شوروی سابق، به منظور کاهش وابستگی خود به سیاستهای تغییر یافته و غیرقابل پیش بینی این کشورها و افزایش میزان نفوذ خود به آنها از طریق نظارت بر عرضه گاز و داشتن گزینههای متعدد برای صادرات خود به اتحادیه اروپا میباشد.
فاکتور دیگری نیز وجود دارد که تکمیل ساخت Nord Stream 2 را تهدید میکند: روز 15 آوریل Nord Stream AG، شرکت تابعه گازپروم و اپراتور Nord Stream 2، از مقامات دانمارک اجازه ساخت خط لوله از طریق آبهای دانمارک را درخواست کرد. تقاضای سوم بیش از دو سال پس از ثبت اولین تقاضا ثبت شد. پیش بینی زمان و نتایج رسیدگی به تقاضا، که ممکن است تا به اتمام رسیدن Nord Stream 2 به تاخیر بکشد، دشوار است، اما بعید است که مزاحم آن نیز بشود.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟