رکن اساسی گذار انقلاب کوبا از یک انقلاب دمکراتیک به یک انقلاب سوسیالیستی تجربیات مردمدر خود مبارزه دمکراتیک بود، که طی آن نقش ایالات متحده در حمایت از باتیستا و نقش بورژوازیجنایتکار کوبا به مثابه وابستگان به سرمایه خارجی هر چه بیشتر آشکار میشد. هزینه محاصرهبالغ بر صدها میلیارد است، و کوبا را از رسیدن به موفقیتهای هر چه بیشتر باز داشته، جهان رااز تخصص کوبا در عرصههای پزشکی و آموزشی، محروم میسازد.
منبع: صدای سوسیالیستی
نویسنده: گراهام هارینگتون
انقلاب کوبا به مثابه یک انقلاب سوسیالیستی آغاز نشد؛ در واقع حزب کمونیست اولیه کوبا، حزبسوسیالیست مردم، حمله به پادگان مونکادو در سال ۱۹۵۳ را به مثابه یک «کودتا» Putsch محکوم نمود وگر چه در جریان کارزار چریکی با شورشیان وارد گفتوگو شد اما کاملاً با آنها همراه نشد، و به جای آنبه ایجاد حمایت تودهای در شهرها پرداخت.
پس از سرنگونی باتیستا، حزب سوسیالیست مردم و جنبش ۲۶ ژوئیه به هم نزدیکتر شدند و نهایتاً حزبکمونیست کوبا را تشکیل دادند.
حزب کمونیست کوبا، هیچگاه یک حزب انتخاباتی نبوده است. حزب در انتخابات ملی، استانی و شهریکه مرتباً در کوبا برگزار میشود نامزد معرفی نمیکند. اما، اعضای آن در درون سازمانهای تودهای مانندفدراسیون زنان کوبا و کمیته دفاع از انقلاب که تقریباً در هر خیابان و بلوک کوبا حضور دارد، کار میکنند.این موجب میشود حزب کمونیست کوبا بدون اتکاء بر پیروزی انتخاباتی نقش پیشاهنک خود را در جامعهحفظ کند– این برای کسانی که در ایرلند گرفتار توهمات درباره یک راه انتخاباتی به سوسیالیسم هستند،قابل تعمق است.
آموزش یکی از ستونهای انقلاب است، و کل آموزش به مثابه یک حق برای همه، به طور رایگان ارايهمیشود. کوبا با ۱۳ درصد از تولید ناخالص ملی خود بیش از هر کشور دیگری در جهان برای آموزش هزینهمیکند. کوبا در عرصه مراقب پزشکی، با تأکید بر طب پیشگیرانه و ارايه خدمات طبی به وسیله پزشکانیکه در میان مردم دریافت کننده خدمات زندگی میکنند، در جهان پیشگام است.
زنان اکثریت نمایندگان پارلمان را تشکیل میدهند و کوبا از این نظر در جهان در رتبه دوم قرار دارد. بیش از۶۰ درصد دانشجویان، و اکثر متخصصین زن هستند. در کنار این، خدماتی مانند برنامههای سقط جنین ومراقبت از کودکان به هزینه دولت، و همچنین برنامههای آموزشی وجود دارد که مردان را در انجام وظايفخانگی مانند نظافت، آشپزی و نگهداری از کودکان آموزش داده به مردان کوبایی امکان میدهد خود را ازتأثیرات متفی نقشهای سنتی آزاد کنند.
این دستآوردها استاندارد زندگی کوبا را برای کسانی که در جنوب جهانی زندگیمیکنند، بسیار جذاب مینماید.
این دستآوردها استاندارد زندگی کوبا را برای کسانی که در جنوب جهانی زندگی میکنند، بسیار جذابمینماید. شخص با سفر در کوبا محلات پرجمعیتی را که در قرق باندهای مسلح رواج دهنده مواد مخدرفحشا باشد، نمیبیند– در واقع همه نوع مواد مخدر، از جمله ماریجوانا غیرقانونی است؛ به جای آنمردمی را خواهد دید که در محلات خود گرد میآیند، کودکان حتا تا پاسی از شب گذشته بدون هیچنگرانی در خبابانهای هاوانا بازی میکنند. این با زندگی روزمره در دیگر کشورهای کارائیب و در جاهایدیگر تفاوت فاحش دارد.
کوبا، کشوری با ۱۱ میلیون جمعیت، همیشه به خلقهای دیگر دست یاری داده است.
کوبا، کشوری با ۱۱ میلیون جمعیت، همیشه به خلقهای دیگر دست یاری داده است. داوطلبانانترناسیونالیست کوبایی در جلوگیری از شکست جنبشهای رهاییبخش در آنگولا و نامیبیا به وسیلهآپارتاید آفریقای جنوبی و غرب نفش تعیینکننده داشتند. پیروزی نظامی تحت رهبری کوبا در «نبرد کیوایتوکیوآناول» (Battleof Cuito Cuanavale) یک نقطه عطف در درگیری بود که به سقوط آپارتاید کمک کرد.داوطلبان پزشکی کوبایی، چه با شرکت در «عملیات معجزه» در ونزوئلا چه در کمک به درمان قربانیان ابولادر آفریقا، آن سنت را زنده نگه داشته اند.
این دستآوردها که از هر نظر تحسینبرانگیز است، بدین معنی است که کوبا یک هدف اصلی امپریالیسمایالات متحده است که اندکی پس از انقلاب کشور را در محاصره اقتصادی قرار داده است. محاصره باتحریم متفاوت است، بدین معنا که مانع دادوستد کشورهای ثالث با کوبا میشود و واردات طیفی از اقلامرا، از نفت گرفته تا مداد، شدیداً گران یا در مواردی غیرممکن میسازد.
هزینه محاصره بالغ بر صدها میلیارد است، و کوبا را از رسیدن به موفقیتهای هر چه بیشتر باز داشته،جهان را از تخصص کوبا در عرصههای پزشکی و آموزشی، محروم میسازد.
رکن اساسی گذار انقلاب کوبا از یک انقلاب دمکراتیک به یک انقلاب سوسیالیستی تجربیات مردم در خودمبارزه دمکراتیک بود، که طی آن نقش ایالات متحده در حمایت از باتیستا و نقش بورژوازی جنایتکار کوبا بهمثابه وابستگان به سرمایه خارجی هر چه بیشتر آشکار میشد.
این نکته به اثبات رسید که اصلاحات ارضی، یکی از نخستین سیاستهای عمده انقلاب، بیشتر ازاصلاحات صِرف یا ترمیم نظام بود. اصلاحات ارضی زمینداری بزرگ را ریشهکن ساخت، و در نتیجه همانطورکه در یک مقاله گرانما، روزنامه حزب کمونیست گفته شد: «به دگرگونیهای بزرگتری در درون انقلابانجامید، و به گفته برخی دانشمندان ماهیت زراعی، ضدامپریالیستی، دمراتیک–مردمی آنرا ثبیت نمود،زیرا دادن زمین به کسانی که روی آن کار میکنند نه فقط بر بزرگ مالکان کوبا، بلکه بر مالکان اراضیوسیع، به ویژه بر مالکان آمریکایی تأثیر گذاشت.»
این یک مطالبه دگرگونکننده بود، که با آگاهی سیاسی کوباییها همخوانی داشت و همچنین به آنهاامکان داد مواضع خود را در جامعه تقویت نمایند و به آنها اعتماد به نفس داد تا نظام را در نقاط ضعفاستراتژیک آن چالش نمایند.
این به انقلاب فرصت داد مطالبات سیاسی–اقتصادی را با موضع میهندوستانه [ضدامپریالیستی] تلفیقنماید. این کار ناتمام جنگ استقلال کوبا بود که در سال ۱۸۹۸ پایان یافت، و در امتداد زندگی خوزه مارتیبود. آنها مردم به پاخاستهای بودند که از این مبارزه بیرون آمدند، «دوره ويژه» (تأثیرات فاجعهبار سرنگونیسوسیالیسم در اتحاد جماهیر شوروی سوسیاليستی و اروپای شرقی در ۹۱–۱۹۸۹) را تحمل کردند، وامروز با افتخار به گذشته خود و با نگاه به آینده به ساختمان سوسیالسم ادامه میدهند.
انقلابهای موفق هرگز پایان نمییابند، و انقلاب کوبا قصد ندارد به این زودیها تعديل شود.
https://socialistvoice.ie/2019/06/lessons-from-the-cuban-revolution/
نظر شما در مورد این نوشته چه بود؟