درباره مبارزات اخیر کارگران در هفت تپه و هپکو
مبارزات کارگران ایران این روزها به مرحلهی جدیدی رسیده است، مرحلهای که در آن کارگران متحد به درک روشنی از جایگاه طبقاتی خود دست یافته، از تجارب پیشین درس گرفته و از آفتها به میزان بیشتری دور بودهاند. مبارزات اخیر کارگران هپکو و هفتتپه در اعتراض به وضعیت صنفیشان و عدم پاپس کشیدن و امتیاز دادن به سرمایهدارانی که مشغول مکیدن خون طبقهی کارگر هستند از بلوغ و پختگی این جریان خبر میدهد. با وجود اینکه کارگران هیچگاه تا کنون از تشکلی واقعی برخوردار نبودهاند (به جز چند سندیکای فعال) این اتحاد و مبارزه و استقلال نظر از بورژوازی و امپریالیسم و سیاستهای طبقهی متوسطی آغازگر مسیر درستی است، هرچند که کافی نیست و رشد و بلوغ طبقهی کارگر در مسیر مبارزهی خود برای مطالبات سرکوب شدهاش باید گام به گام افزایش یابد.
یکی از مهمترین آفتهایی که جنبش طبقهی کارگر را تهدید میکند تحریکهای رسانهای رسانههای امپریالیستی است. این رسانهها که اغلب از طرف دولی هدایت میشوند که دستهایشان به خون طبقه کارگر جهان آلوده است (آمریکا، بریتانیا، سعودی و …) هرگز از سر دلسوزی برای طبقهی کارگر ایران کاری نخواهند کرد و طبقهی کارگر را همواره تنها عامل رژیم چنج خود میدانند. در نتیجه باید از آنان در تمام مراحل مبارزه روی گرداند.
آفت دیگر اما فروغلتیدن در سیاستورزی طبقهی متوسطی است که اغلب از طرف چپ بورژوایی و لیبرالها به جنبشهای کارگری تحمیل میشود. این سیاستورزی که طبقهی کارگر را جزیی از جامعهی موهوم مدنی جا میزند و خواستهاش فروکاستن طبقهی کارگر به جنبشهای دموکراسیخواهانه! و آزادیطلبانه! است نیز تنها قصدش استفاده از طبقهی کارگر برای نیل به اهداف سرنگونیطلبانهی خود است.
این جریانات ارتجاعی برای به بیراهه کشاندن مبارزات خود شعارهایی را سر میدهند تا هم مانع ایجاد صف طبقاتی مستقل کارگران شوند و هم این اعتراضات را به خوراک رسانهای برای ایجاد هجمههای تبلیغاتی تبدیل کنند. شعار ادارهی شورایی که در دور قبلی اعتراضات هفتتپه سرداده شد از جمله همین شعارها بود که بیش از هرچیز به پیشروی مبارزهی کارگران برای رسیدن به مطالبات صنفیشان لطمه زد.
فراموش نکنیم که امر صنفی همواره سیاسی است، پس هر مطالبهی صنفی زمانی که در راستای یک سیاست مستقل کارگری مطرح شود میتواند از انحرافات یاد شده مبرا باشد.
نکته پایانی این که اگر در مبارزات کارگران توفیقی حاصل میشود، اگر دولت نئولیبرال مجبور به لغو خصوصیسازی هپکو میگردد، اگر کارگران به بخشی یا تمام مطالبات خود میرسند تنها نتیجهی اتحاد، آگاهی و مبارزهی کارگران است و هیچ ربطی به عدالتطلبی این یا آن جناح سیاسی یا مسئول ندارد. طبقهی کارگر تنها با اتکا به خود و آگاهی از زمینی که بر آن ایستاده است توان توفیق دارد.
نظر شما در مورد این نوشته چه بود؟