
امپریالیسم آمریکا که از اتحاد کشورهای عرصه مقاومت در حوزه کارائیب هراس و واهمه دارد، با ایجاد توطئههای مختلف، سعی در آشوب و ایجاد فتنه در کشورهای آمریکای لاتین میزند تا قدرت در دست گروههای همراهش قرار گیرد، هر چند مردم ونزوئلا اخیراً توانستند با حمایت از دولت قانونی «مادورو» او را بر سر قدرت نگه دارند، اما توطئههای آمریکا در بولیوی مؤثر واقع شد و دولت قانونی «مورالس» در کودتای طراحی شده از سوی آمریکا، از قدرت استعفا داد.
«انتخابات» کلید واژهای که آمریکا برای ایجاد آشوب و فتنه در هر کشوری بهخصوص کشورهای حوزه کارائیب و آمریکای لاتین همانند ابزاری سودجویانه از آن بهره میبرد، موضوعی که چند ماه پیش آن را بهعنوان حربه فتنه و محور شرارت در ونزوئلا معرفی کرد و با قدعلم کردن «خوان گوایدو» رییس پارلمان ونزوئلا، دولت این کشور را به چالش کشاند و او را بهعنوان رییسجمهوری موقت این کشور معرفی کرد، اما «نیکلاس مادورو» رییسجمهوری قانونی ونزوئلا با حمایتهای مردمی و کشورهای حوزه کارائیب (کوبا، نیکاراگوئه، بولیوی و..) در قدرت باقی ماند و این کودتاچیهای تحت حمایت آمریکا بودند که پس از چند هفته آشوب و شرارت در این کشور، عضو اوپک با شکست روبهرو شدند.هرچند آمریکا نتوانست با استفاده از توطئههای خود و حتی تهدید به حمله نظامی به ونزوئلا از طریق مرز کلمبیا دولت قانونی مادورو را ساقط کند و کودتاچیان را بر سر کار آورد.
آمریکا همچنان به شیطنتها و تهدیدات خود در کشورهای عرصه مقاومت در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب ادامه داد و توطئههای خود را ، اینبار در بولیوی که یکی دیگر از متحدان دولت ونزوئلا است، امتحان کرد، آمریکا این بار سراغ دولت قانونی «اوومورالسآیما» رییسجمهوری بولیوی رفت و باز هم با استفاده از همان حربه و فتنه یعنی کلید واژه «انتخابات»، این کشور ضد امپریالیسم را صحنه آشوب و فتنههای خود قرار داد و یک «کودتای سازماندهی شده» در این کشور به راه انداخت.

سفیر بولیوی در تهران: کودتای رخ داده رنگ فاشیستی دارد
آنگونه که خانم «رومینا گوادالوپه پرز راموس» Romina Guadalupe Pérez Ramos دیروز در یک نشست خبری به همراه سفیر کوبا در تهران در تشریح آخرین وضعیت بولیوی اشاره داشت، گفت: کودتایی در بولیوی در حال رخ دادن است که قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این کشور برنامهریزی شده بود.
وی با بیان اینکه در پی تحولات اخیر در بولیوی رییسجمهوری «اوومورالس» و معاون او برای حفظ امنیت مردم و حفظ کشور مجبور به استعفا شدند اظهار کرد: حزب مخالف حاضر نشد که پیروزی آقای مولارس در انتخابات ریاست جمهوری را بپذیرد و با تشکیل تنشهایی اقدام به انجام اقدامات خرابکارانه در بولیوی کردند، چنان که به برخی از مردم بومی بولیوی حمله کرده و آنها را تحقیر نمودند.
راموس با بیان اینکه مخالفان به برخی از مراکز دولتی و محل سکونت برخی از مقامات کشور بولیوی حمله کردند و مکانهایی را آتش زدهاند، ادامه داد: مخالفان از متدهای فاشیستی استفاده میکنند و برای پیشبرد اهداف خود متوسل به اقدمات خشونتآمیز شدهاند.
این دیپلمات بولیویایی در تهران با تاکید بر اینکه اعمال خشونتآمیز از سوی مخالفان ادامه دارد، تصریح کرد: تحولات رخ داده در بولیوی همانطور که اشاره کردم توطئهای بوده که قبل از برگزاری انتخابات طراحی شده بود و هدف نهایی آنها برکناری رییسجمهوری بوده است.
راموس با بیان این که کودتاچیان و حامیان آنها از متدهای فاشیستی برای از بین بردن دموکراسی در بولیوی استفاده میکنند، اظهار کرد: در سال2008 سفیر آمریکا در بولیوی تلاش داشت که یک کودتای مدنی و نظامی در بولیوی اجرا کند که به نتیجه نرسید و در نتیجه از این کشور اخراج شد و اکنون آنچه که در بولیوی شاهد آن هستیم یک کودتای مدنی و پلیسی است.

فاشیست های بولیوی در حال تمرین دمکراسی امپریالیستی
مورالس، رییسجمهوری قانونی
در انتخاباتی که اخیراً با مشارکت گسترده مردمی در بولیوی همراه بود ، مردم این کشور ، «اوومورالس آیما» ، را بهعنوان رییسجمهوری دولت بولیوی انتخاب کردند . پیروزی تاریخی او در برابر مانورهای داخلی و منطقهای ، امپریالیسم و یک جنگ شدید رسانهای ، خود همچون یک پیروزی بزرگ برای این کشور ضد امپریالیسم محسوب میشد. «اوومورالس آیما» رهبر حزب «جنبش سوسیالیسم» بولیوی از سال2006 تاکنون رییسجمهوری بولیوی بوده و در انتخابات این دوره نیز با کسب بیش از 46درصد از آراء در مقایسه با رأی تقریباً 37درصدی رقیب خود یعنی «کارلوس مزا» برای یک دوره دیگر بهعنوان رییسجمهوری بولیوی انتخاب شده است.
اما چرا با کسب قانونی آرای مردمی در بولیوی، آمریکا دست به فتنه و آشوب در این کشور حوزه کارائیب زده است. «کارلوس مسا» از حزب «جبهه انقلابی چپ» (سوسیال دموکرات) رقیب اصلی آقای مورالس با 45درصد در جایگاه دوم قرار دارد. آقای مسا پیش از آقای مورالس برای مدتی رییسجمهوری موقت بولیوی بود.
براساس قانون اساسی و مقررات انتخاباتی بولیوی، برای پیروزی در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری بولیوی لازم است که یکی از نامزدها اکثریت مطلق (50درصد آرا) را کسب کند یا اینکه حداقل 40درصد آراء را به خود اختصاص دهد به شرط اینکه با نزدیکترین رقیب 10درصد اختلاف داشته باشد. به این ترتیب دور دوم انتخابات ریاست جمهوری بولیوی روز 15دسامبر میان مورالس و مسا برگزار شد. که مورالس توانست بهعنوان رییسجمهوری دوباره این کشور انتخاب شود.
اما آمریکا با بهرهگیری از برخی احساسات انتخاباتی و قانونشکنی، تنورفتنه در این کشور را شعلهور ساخت و با توطئههای راهبردی خود بر آتش آن دمید.
«فرناندو کاماچو» رهبر اپوزیسیون بولیوی
شاید در ابتدای امر انتخابات ریاست جمهوری بولیوی دخالت دست بیگانگان در امور داخلی این کشور دیده نشود اما پس از آنکه گروه اپوزیسیون با بازشماری آراء که قرار شد با نظارت سازمانهای بینالمللی صورت گیرد مخالفت ورزید و رفتارهایی را در پیش گرفت که بیشتر کارشناسان حوزه کارائیب معتقدند، دخالتهای آمریکا در تحولات سیاسی بولیوی کاملاً روشن است بهخصوص پس از آنکه شخصی به نام «فرناندو کاماچو» وارد جریان اعتراضات سیاسی این کشور شد، او که رهبر سندیکای 6استان بولیوی است
در حالی دست به آشوب در بولیوی زده است و استعفای مورالس را دنبال میکرد که شواهد نشان از حمایت آمریکا از وی دارد، شاید کاماچو نتواند قدرت را به دست گیرد اما راه برای به قدرت رسیدن کودتاگران و گروههای طرفدار امپریالسیم آمریکا باز شده است.
البته اگر مورالس به این زودی استعفا نمیداد میتوانست با حمایتهای خارجی و بینالمللی همچنان بر قدرت باقی بماند اما از آنجا که نخواست خونی ریخته شود، زود در همان روزهای نخست آشوبها، استعفا داد.
نباید فراموش کرد که شیلی در آمریکای جنوبی چند هفتهای است مورد اعتراضات مردمی قرار گرفته است و دولت سباستین که تحت حمایت آمریکا قرار دارد، تا کنون بیش از 20نفر کشته و 600 نفر دیگر را مجروح کرده است؛ با این وجود همچنان بر سر قدرت باقی مانده و رسانههای غربی و آمریکایی درباره اعتراضات خشونتبار این کشور انعکاس درستی ندارند و همچنان از دولت تحت حمایت آمریکای این کشور میخواهند که بر سر کار باقی بماند.
کودتای نوین
اما آنچه که در حوادث این روزهای بولیوی میتوان دریافت این است که بولیوی دچار یک «کودتای نوین» شده است. چرا که مورالس برای برگزاری مجدد انتخابات نظر شورای راهبردی که کشورهای آمریکایی در این باره گرفتند را پذیرفت، اما آمریکا که نمیخواهد مورالس که روحیه ضد امپریالیستی دارد بر سر قدرت باقی بماند، با ایجاد فتنه و آشوب، دست به کودتای نوین در آمریکای لاتین زد.
اما درباره اینکه پس از رفتن مورالس چه بر سر قدرت این کشور میآید، باید گفت که بر اساس قانون اساسی بولیوی، رییسجمهوری اگر به هر دلیلی برکنار شود باید رییس سنا یا مجلس سنا به ترتیب قدرت را به دست گیرند، ولی مشکل این است که این 2مقام هم استعفا دادند و نفر بعدی نایب رییس دوم سنای بولیوی است که یک خانم میباشد و احتمال انتخاب او وجود دارد، اما با این حال مجلس ابتدا باید استعفای مورالس را قبول کند و پس از بررسی استعفای 2مقام دیگر این موضوع را بررسی کنند. با این تحولات و فتنههایی که آمریکا در بولیوی به راه انداخته است باید منتظر بود و دید در روزهای آتی چه بر سر قدرت سیاسی این کشور خواهد آمد. شاید کاماچو مانند خان گوایدو که در ونزوئلا کودتا کرد، بیاید کودتا کند شاید هم فردی دیگر از گروه اپوزیسیون که تحت حمایت آمریکاست قدرت را به دست گیرد.

محکوم کردن کودتای بولیوی از سوی روسیه، کوبا، شیلی و ونزوئلا
درپی استعفای «اوومورالس» رییسجمهوری بولیوی که اخیراً بهعنوان رییسجمهوری مجدداً برگزیده شده بود، وزارت امور خارجه روسیه با صدور بیانیهای، تحولات اخیر در بولیوی را یک «کودتای سازماندهی شده» توصیف کرد. کوبا هم با اعلام یک بیانیه حمایت خود از مورالس را اعلام کرد و اقدامات این کشور را کودتا خواند، وزارت خارجه شیلی و همچنین نیکلاس مادورو رییسجمهور چپگرای ونزوئلا نیز کودتا علیه «اوومورالس» رهبر چپگرای بولیوی را محکوم کردند و «مارسلو ابرارد» وزیر خارجه مکزیک نیز اعلام کرد که کشورش حاضر است در صورت درخواست «اوومورالس» به وی پناهندگی بدهد.
رشد چشمگیر اقتصادی
استعفای مورالس در حالی شکل گرفت که با وجود انتقادها به سیاستهای محیط زیستی و از جمله چهار برابر کردن زمینهای زیرکشت و دامن زدن به روند سوزاندن جنگلها، عملکرد اقتصادی مورالس در مبارزه با فقر و افزایش چشمگیر رشد اقتصادی از سوی بسیاری از ناظران داخلی و بینالمللی مورد تائید و تقدیر قرار گرفته است. «اوومورالس» از سال2006 بهعنوان نخستین بومی چپگرا در مقام رییسجمهوری، قدرت را در بولیوی در دست داشت. وی در انتخابات سالهای2005، 2009 و 2014 با کسب بیش از 50درصد آراء و در همان دور نخست به ریاست جمهوری برگزیده شد. مورالس در سال2016 با برگزاری یک رفراندوم، خواستار لغو محدودیت زمانی ریاست جمهوری یک فرد شد. با وجود مخالفت 51درصد مشارکتکنندگان در رفراندوم با پیشنهاد مورالس، دادگاه قانون اساسی بولیوی به نفع طرح رییسجمهوری این کشور رأی داد تا «اوومورالس» بتواند برای چهارمین بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود
صبح نو
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟