
وقت آن است که همه برای از بین بردن دلايل خود برای «جنگ» آستینها را بالا بزنند. انحصارات اسلحهسازی، شرکتهای غولپیکر انرژی، شرکتهای چندملیتی کشتوصنعت، بنگاههای شیفته تولید سیمان، سرمایهدارانی که از سودجویی و خون زندگی میکنند، آنهایی هستند که جنگها را به راه می اندازند. اگر ما نتواینم از شر آنها خلاص شویم، دیر یا زود در دست خدایان جنگ خواهیم سوخت؛ عقل سلیم یا دیپلماسی برخیها بیفایده خواهد بود. تنها راه رهایی برای بشریت، از بین بردن پرچمداران حنگ است.
کمالاوکویان،نویسنده [پرتال] «چپ» ودبیرکلحزبکمونیستترکیه،پیرامونتحولاتاخیردربجبوحهحملاتموشکیایرانبهپایگاههایایالاتمتحدهدرپیترورسلیمانی،ژنرالایرانی،مینویسد.
آیا ایران میتواند وارد یک جنگ آشکار و مستقیم با ایالات متحده بشود؟
ایران میتواند، اما نمیتواند در این جنگ پیروز شود. شکاف بین نیروی اقتصادی و نظامی دو کشور آشکار است. به علاوه، انتظار میرود با یک جنگ دامنهدار، مشکلات اقتصادی که در پی محاصره اقتصادی به وسیله ایالات متحده هر چه بیشتر ظاهر میشوند ناآرامی را در ایران تشدید نموده و باد میهندوستی را که پس از قتل سلیمانی وزیدن گرفت، ملایم نماید. دولت ایران یک جنگ دامنهدار با ایالات متحده نمیخواهد، زیرا میداند در این جنگ پیروز نخواهد شد.
با این وجود، دولت ایران همچنین میداند که ایالات متحده نمیتواند در یک حنگ احتمالی پیروز شود. قدرت آتش بالای ایالات متحده نمیتواند با خشم تودههای فقیر خاورمیانه، و بسیاری مناطق دیگر در سراسر جهان، همتراز شود.
واکنشهای ضدآمریکایی گرچه نشانگر یک مشخصه ضدامپریالیستی نیستند، مانع سلطه یانکیها بر این منطقه شده یا بهای آنرا بسیار سنگین مینمایند
واکنشهای ضدآمریکایی گرچه نشانگر یک مشخصه ضدامپریالیستی نیستند، مانع سلطه یانکیها بر این منطقه شده یا بهای آنرا بسیار سنگین مینمایند.
شما وضعییت افغانستان را ببینید… شما وضعیت عراق را فقط پس از سرنگونی صدام ببینید… ایالات متحده نمیتواند پیروز شود. به علاوه، دولت ایران یک ذخیره سیاسی- ایدئولوژیک جدی دارد که در صورت لزوم میتواند به یک نیروی سیاسی در منطقه مبدل شود. ایران میتواند بازی را در یک منطقه گستردهتر شامل عراق، سوریه، لبنان و یمن پیش ببرد. ایالات متحده نمیتواند میدان حرکت ایران را با استفاده از ابزارهای نظامی تنگ کند؛ بالعکس، همه حرکتهای ایالات متحده ممکن است نیتجه معکوس داشته باشد، همانطور که دارد.
یک جنگ دامنهدار نه برای تهران خوب است، نه برای واشنگتن
یک حنگ دامنهدار نه برای تهران خوب است، نه برای واشنگتن. بدون تردید، لحظهای که چنین جنگی ناگزیر باشد ممکن است از راه برسد، یا سوءمحاسبه ممکن است درگیریهای کنترل شده را فوراً به یک جنگ غیرقابل پیشبینی مبدل نماید. با افزودن شخصی مانند ترامپ، به مثابه یک چهره عملی در این احتمال تئوریک، ما میتوانیم استنناج نماییم که تشدید سریع جنگ نباید بسیار غیرمحتمل تلقی شود.
اما، در لحظه، دولتهای ایران و ایالات متحده به نظر میرسد میدانند در هر جنگی که در بحبوجه تشدید تنش در پی قتل سلیمانی اتفاق بیفتد، بازنده خواهند بود نه برنده. چون هر دو طرف خطر باختن را احساس میکنند، این وضعیت به آنها کمک میکند متقابلاً ترمز کنند، یا حداقل پا را از روی پدال گاز بردارند.
این بسیار گویا است که ترامپ، در حالیکه به موشکهای ایران که در «انتقام» به دو پایگاه ایالات متحده در عراق شلیک گردید توجه چندانی نکرد، اعلام نمود که «ما جنگ نمیخواهیم.» با در نظر گرفتن اظهارات دولت ایران که گفت «ما تلافی کرده ایم»، ما میتوانیم نتیجه بگیریم که حملات به پایگاههای ایالات متحده در راستای تحت کنترل آوردن تنش برای یک مدت، مدیریت شد. میتوان اینرا گفت که درست پیش از حملات موشکی به مقامات عراقی هشدار داده شده بود تا آنها اقدامات احتیاطی را انجام دهند. گرچه هنوز معلوم نیست در پایگاهها تلفات جانی وجود داشته یا نه، اما به نظر میرسد که چنین حمله پیچیده و پیشرفتهای که خسارات مادی جدی به بار آورد، اثر چندان بالایی بر سربازان ایالات متحده نداشت.
در این مرحله، ما می توانیم بگوییم ایران موشکهای «هوشمند» پرتاب کرد
این حمله نمادین، با توجه به اینکه مصادف با لحظهای بود که سلیمانی به قتل رسید و پایگاههایی را هدف گرفت که ترامپ از آن دیدن کرده بود، باید به مثابه یک پیروزی نظامی و سیاسی برای ایران ارزیابی شود. در عینحال، یک روز عزاداری که برای جان باختگان در سقوط هواپیمای [مسافربری] اعلام شد، به نظر میرسد این را ثابت میکند که دولت ایران به جای پرخاشگری کنترل نشده، نقشههای بلندمدت را برگزیده است. این عزاداری بدون تردید توجه عمومی را از قتل سلیمانی منحرف خواهد کرد.
و اما ترامپ… ویژگیهای دولت ترامپ، در حالیکه رییسجمهور با حملات غیرقابل پیشبینی سیاست خارجی ایالات متحده را هدایت میکند، هر چه بیشتر آشکار میشود. ترامپ پس از ضربه زدن، یا عقب مینشیند یا منتظر ماندن را آغاز میکند.
او به سوریه ضربه زد، و تا حدی عقب نشسته است. او در ونزوئلا دست به یک کودتا زد، او یک فرد غیرعادی را به مثابه رییسجمهور اعلام کرد؛ اما چندان پُر جرأت نبود یا نمیتوانست باشد. نگاه دقیق به روابط او با جمهوری دمکراتیک کره و ایران، که او به وسیله تحریمها سعی کرد آنها را پایین بیاورد، حتا روابط او با روسیه و چین، نشان میدهد که خط او بر سِفت و شُل کردن روابط قرار دارد. بحران اخیر با ایران نیز در مسیر مشابهی تکامل مییابد.
آیا ترامپ دلیل است؟
ما بدون درک اینکه ایالات متحده در لحظه به ترامپ نیاز دارد، نمیتوانیم هیچ ارزیابی خوبی ارايه نماییم.
قدرت ایالات متحده کاهش مییابد. این دوره بسیار پیشتر از ترامپ آغاز شد؛ و در واقع، ترامپ سعی دارد در این مرحله آنرا متوقف، یا مدیریت نماید. برای ایالات متحده غیرممکن است که به هژمونی ۳۰ سال پیش خود بازگردد. اما، همانطور که ما سالها گفته ایم، هیچ کشوری وجود ندارد که جای آنرا بگیرد. بنابراین، جهان امپریالیستی شاهد نبردهای محدود، افزایش تنشها، و درگیریهایی است که یک جنگ دامنهدار تقسیم را به تأخیر میاندازد.
اما، این نبردهای محدود نمیتوانند انرژی را از بین ببرند؛ برخلاف آن، تضادها عمیقتر میشوند.
این جایی است که انحصارات بینالمللی جهان ما را به آن کشانده اند.
در لحظه، و امیداوارانه، ما از جنگ بزرگی که برخیها اعلام میکردند «آغاز شده است»، دور شده ایم. پس، بشریت چه مدت با این دهشت سر خواهد کرد؟ علاوه بر فقر، گرسنگی، ایپدمیها، بیکاری، بیعدالتی، و استبداد، میلیاردها انسان چه مدت خطر یک جنگ بزرگ غیرقابل پیشبینی و ویرانگر را احساس خواهند کرد؟
به جای اینکه به دنبال پاسخی برای این سؤال باشید، وقت آن است که همه برای از بین بردن دلايل خود برای «جنگ» آستینها را بالا بزنند.
انحصارات اسلحهسازی، شرکتهای غولپیکر انرژی، شرکتهای چندملیتی کشتوصنعت، بنگاههای شیفته تولید سیمان، سرمایهدارانی که از سودجویی و خون زندگی میکنند، آنهایی هستند که جنگها را به راه می اندازند. اگر ما نتواینم از شر آنها خلاص شویم، دیر یا زود در دست خدایان جنگ خواهیم سوخت؛ عقل سلیم یا دیپلماسی برخیها بیفایده خواهد بود.
در حالیکه ایالات متحده، میزبان سازمان ملل متحد، چنان گستاخ و رذل است که به نمایندگان، وزرا، و رؤسای جمهور دولتهای عضو ویزا نمیدهد، باور اینکه دیپلماسی مردم را از فاجعهها نجات خواهد داد، اگر نگوییم ابلهانه، بسیار ساده لوحانه است.
تنها راه رهایی برای بشریت، از بین بردن پرچمداران حنگ است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟