
امروز:
وقتی یک اسرائیلی شب خواب میبیند، خواب اسرائیل را نمیبیند، خواب فلسطین را میبیند. در حالیکه وقتی یک فلسطینی شب خواب میبیند، خواب فلسطین را میبیند و نه خواب اسرائیل را…
مردم فلسطین از سال ۱۹۴۸ قهرمانه در مقابل رژیم اشغالگر مقاومت کرده و از موجودیت خود دفاع نمودند و در۲۱ مارس۱۹۶۸در حالی که رژیم صهیونیستی سرمست ازپیروزی سریع درجنگ شش روزه غافل گیرانه با نیروهای زمینی درپناه تانک ها به شهر کرامه یورش برد، ساکنان آواره فلسطینی درکمپ ها همراه رزمندگان فلسطینی ارتش مهاجم رژیم اشغالگر را در الکرامه بدام انداختند و طی یک جنگ تن به تن دشمن صهیونیستی را عقب راندند. براساس گزارش خبرگزاری ها تلفات ارتش اسرائیل درالکرامه بیشترازتلفات آن درجنگ شش روزه درجبهه اردن بود. این امر به روشنی بیانگراین این واقعیت تاریخی ست که درجنگ عامل انسانی تعیین کننده است. نبرد الکرامه درعمل افسانه ی شکست ناپذیری ارتش تا به دندان مسلح صهیونیستی را نشان داد و باعث بالا رفتن روحیه اعراب و گسترش هرچه بیشتر صفوف مبارزین شد. امروز هم در شرایطی که مردم فلسطین از هر طرف تحت فشار قرار گرفته اند. نغمه شوم طرح معامله قرن با هم دستی امریکا، اسرائیل و مرتجعین عرب کوک شده است.
در شامگاه سهشنبه طی نشست خبری ترامپ و نتانیاهو از طرح معامله قرن رونمایی شد. آنان مدعی اند این طرح، برای پایان دادن به درگیری فلسطینیان و اسرائیلیها است. در این طرح شهربيت المقدس به طور یکپارچه پایتخت رژیم اسرائیل قلمداد گشته و کرانهٔ باختری ، دره اردن و شهرک ها یهودی نشین را در منطقه اشغالی به رژیم اسرائیل واگذار شده است. همچنین براساس این طرح فلسطینیان باید از حق بازگشت به سرزمین خود که در قطعنامهٔ ۱۹۴ شورای امنیت به رسمیت شناخت شده صرفنظر کنند.
در حقیقت اعلان این طرح نه تنها پایان دادن به درگیری بین فلسطینی ها با رژیم اشغالگر نیست، بلکه سر آغاز درگیرهای وسیع تری در منطقه پر آشوب خاور میانه است. بنا به گفته الیاس سانبار مورخ، روزنامه نگار و مبارز فلسطینی از امروز:
وقتی یک اسرائیلی شب خواب میبیند، خواب اسرائیل را نمیبیند، خواب فلسطین را میبیند. در حالیکه وقتی یک فلسطینی شب خواب میبیند، خواب فلسطین را میبیند و نه خواب اسرائیل را…
و محمود درویش شاعر پر آوازه فلسطین وضعیت امروزی را چنین بیان می کند:
سرِ سازگاری ندارد با ما این باد
دست در دستِ دشمنِ ماست
باد جنوب
چه گذرگاهِ باریکی
ما رو در روی تاریکی
انگشتها را بلند کردهایم
به نشانهی پیروزی
شاید تاریکی، روشنایی شود
بالا میرویم از درخت رویا
ای نهایت زمین
ــ رویای سرسخت ما
هنوز پابرجایی؟
این بارِ هزارم است
که بر آخرین هوا مینویسیم
میمیریم
اما اجازه نمیدهیم بگذرید
راه میافتیم
دنبال صدای خود
ماه را شاید ببینیم
ترانه میخوانیم
سنگی شاید بترسد
و به جان تن میافتیم
ــ با آهن…
ــ با آهن…
رودی شاید سر بلند کند
سرِ سازگاری ندارد با ما این باد
دست در دست باد جنوب است
باد شمال
و این صدای ماست که فریاد میزند
راهی برای فرار هست؟
زنهای خرافاتی را میگوییم خانوادهای برایمان پیدا کنند
خانوادهای که مردۀ ما را بیشتر دوست میدارند
کرکسی روی سرمان میافتد
راه میافتیم دنبال رویاهای خود
که ببینیمشان
راه میافتد دنبال ما
که ببینندمان
راهی برای فرار نیست
چیزی شبیه مرگ را ادامه میدهیم و
زندگی میکنیم
و چیزی شبیه مرگ
پیروزیست
نماد اصلی در این شعر ها همان باد است، بادی که از جنوب می آید. این باد ویرانگر نماد اسراییل است. با بادهای شمال همدست میشود که در اینجا نمادی یک محاصرۀ نظامی است. یعنی دشمن از هر سوی در کمین است. نماد دوم یعنی «ما»، مردم فلسطین است که در برابر باد سد میشود. باد تاریکی و ویرانی به بار میآورد؛ اما در دل تاریکی امید به پیروزی چنان نوری میدرخشد. مردم انگشتهای را به نشانۀ پیروزی در دل تاریکی بلند میکنند. این انگشت بلند کردن خود نشانۀ پیروزی است.
« ما» به دنبال رویای خود میافتد. این رویا همان داعیۀ آزادیخواهی مردم است و میبینند که دیگر راه فراری نیست و چیزی شبیه مرگ به هستی خود ادامه میدهد و این چیز شبیه مرگ، همان آزادی است. یعنی برای رسیدن به آزادی باید راه دراز و دشواری را پشت سرگذاشت!
نظر شما در مورد این نوشته چه بود؟