شهر معرة النعمان در استان ادلب در شمال غرب سوریه در مرز ترکیه در روز چهارشنبه به تصرف نیروهای دولتی درآمد. این رویداد را باید نخستین «فاکتهای جدید میدانی» پس از قتل قاسم سلیمانی در ۲۵ روز پیش تلقی نمود. نکته برجسته این است که عملیات نظامی علیه وابستگان القاعده انجام شد و به موفقیت خیرهکنندهای دست یافت. اگر نیروهای هوایی روسیه یکی از خشونتبارترین کارزارهای سالهای اخیر سوریه را در ادلب انجام دادند، هدف آن نابود کردن گروههای تروریستی جهادی افراطی بود، برای اینکه دمشق آخرین دژ شورشیان را در غرب سوریه در مرز با ترکیه تصرف کند.
منبع: نیوز کلیک
نویسنده: ام. ک. بهادراکومارتارنگاشت عدالت

یک خیابان در شهر معرة النعمان در ادلب که پس از نبرد سنگین با وابستگان القاعده به تصرف نیروهای سوریه درآمد
شهر معرة النعمان در استان ادلب در شمال غرب سوریه در مرز ترکیه در روز چهارشنبه به تصرف نیروهای دولتی درآمد. این رویداد را باید نخستین «فاکتهای جدید میدانی» پس از قتل قاسم سلیمانی در ۲۵ روز پیش تلقی نمود. نکته برجسته این است که عملیات نظامی علیه وابستگان القاعده انجام شد و به موفقیت خیرهکنندهای دست یافت.
روسیه قویاً از عملیات نظامی حمایت کرد. در حالیکه وابستگان به القاعده در ادلب با دریافت سلاحهای جدید، از جمله موشکهای ضدتانک «تاو» ستيزهجوتر شده بودند، سرگئی لاورف، وزیر امور خارجه اظهار کرد که کاسه صبر روسیه لبریز شده است.
علايم دیگری نیز وجود داشت که ایالات متحده به تازگی اراده و توانایی روسیه را برای پایداری در سوریه در دوره پسا–سلیمانی آزمایش میکند. سلیمانی در گرد آوردن گروههای میلیشیای پراکنده در یک نیروی رزمنده کارآ علیه «داعش» و وابستگان به القاعده نقشی محوری داشت.
او از احترام بالای گروههای میلیشیا برخوردار بود. شرکت گروههای میلیشیای آموزش دیده به وسیله ایران، به مثابه نیروی خط اول در نبرد معرة النعمان، یک گرامیداشت ظریف از سلیمانی بود.
به تازگی، یک گزارش در مجله «نشنال اینترست»، براساس اظهارات مقامات بلندپایه وزارت امور خارجه آمریکا، رجز خواند که مایک پمپئو وزیر امور خارجه «یک نقش رهبری در فشار بر نیروهای مسلح برای درگیری با ایران بازی میکند. طبق گزارشها، او کشتن سلیمانی را پیام شخصی خود کرد، و وزارت امور خارجه او به سمت تصویب تغییر رژیم [در ایران] حرکت میکند.»
گزارش افزود که دولت ترامپ «فشار علیه [بشار] الاسد را به مثابه بخش آرام جنگ علیه ایران، از سر میگیرد.» به زبان ساده، پمپئو که به تلآویو وصل است، امیدوار است که سیاستهای ایالات متحده را در سوریه در ریلی قرار دهد که اسرائیل همیشه میخواسته است.
اما، مسکو بادکنک فاتحانه پمپئو را حتا پیش از آنکه در ادلب به هوا برود، ترکاند. حیثیت ایالات متحده با تماشای تحقيرآميز لتوپار شدن گروههای نیابتی خود در ادلب به وسیله آتش هوایی بیرحمانه روسیه، ضربه شدیدی خورد.
کینه پمپئو در اظهارات روز سهشنبه او مشهود بود. وی «نیروهای مشترک روسیه، رژیم ایران، حزبالله، و رژیم اسد» را برای انجام «یک حمله بزرگ به مردم ادلب و مناطق غرب حلب» محکوم کرد.
افتادن معرة النعمان (پس از حدود ۹ سال) به دست نیروهای دولت سوریه را نبايد دست کم گرفت. شهر در بزرگراه ام–۴ واقع است، که استان غربی لاذقیه را (که پایگاههای روسیه در آن قرار دارند) به مناطق شمال شرق سوریه وصل می کند، و در امتداد مرز ترکیه تا موصل در عراق ادامه مییابد.
بدون کنترل بزرگراه ام–۴، یک کردستان خودمختار سوریه نمیتواند به ساحل شرقی مدیترانه دسترسی داشته باشد.
امنیت و ایمنی پایگاههای روسیه ایجاب میکند که ادلب از وابستگان افراطی القاعده، که ایالات متحده ممکن است از آنها استفاده نیابتی کند، پاکسازی شود. بزرگراه ام–۴ یک دالان زمینی از ایران، از طریق عراق و سوریه، به لبنان ارايه میدهد.

نهایتاً، همانطور که از نقشه بالا مشهود است، کنترل بزرگراه استراتژیک ام–۴، حدود ۳۰ تا ۳۵ کیلومتر در داخل سوریه برای تأمین امنیت مرزهای ترکیه از معارضان کرد، که مهمترین پیآمد مثلث ترکیه– روسیه– سوریه است، حیاتی میباشد. این نیاز به توضیح دارد.
اگر نیروهای هوایی روسیه یکی از خشونتبارترین کارزارهای سالهای اخیر سوریه را در ادلب انجام دادند، هدف آن نابود کردن گروههای تروریستی جهادی افراطی بود، برای اینکه دمشق آخرین دژ شورشیان را در غرب سوریه در مرز با ترکیه تصرف کند. با کنترل بر یک–سوم استان ادلب و بزرگراههای استراتژیک ام–۴ و ام–۵ (بزرگراه ام–۵ دمشق را به حلب وصل می کند) انتظار میرود نیروهای سوریه به سمت مرز ترکیه پبش بروند.
اما، این به هیچوجه یک حرکت خصمانه مسکو علیه ترکیه نیست. عحیب به نظر میرسد، اما، کنترل بر مناطق شمال سوریه در مرز با ترکیه هر اندازه ببشتر باشد، به همان اندازه، چشمانداز روابط حسنه بین آنکارا و دمشق بیشتر است.
به سخن دیگر، محاسبه استراتژیک روسیه در جهت جان تازه دادن به قرارداد در حال احتضار ۱۹۹۸ آدنا است، معامله دوجانبهای که آنکارا را به کار با دمشق پیرامون موضوعات امنیت مرزی تشویق میکند.
در روز جمعه، دونالد ترامپ رییسجمهور ایالات متحده از فرط استیصال با رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه تماس گرفت و سعی کرد از نگرانیهای آنکارا پیرامون حرکت آوارگان از ادلب بهرهبردای کند. اما اردغان طعمه را نگرفت.
جالب اینکه، ترکیه از آن به بعد این موضع را پیش گرفته است که فقط اگر به ۱۲ پست دیدهبانی آن در منطقه حمله شود، در ادلب مداخله خواهد کرد. در عین حال، مسکو نیز مراقب است که به روابط حسنه روسیه–ترکیه که البته برای هر دو طرف اهمیت استراتژیک بالایی دارد، آسیب وارد نشود.
از قرار معلوم، هم مسکو و هم آنکارا با ظرافت به وضعیت در حال ظهور برخورد میکنند، تا ترکیه بتواند خود را با فاکتهای میدانی جدید در ادلب وفق دهد. تضادها میتوانند کاملاً حل شوند، فقط اگر آشتی نوپای بین آنکارا و دمشق–با میانجیگری مسکو– نیرو بگیرد و نهایتاً به خروج نیروهای اشغالگر ترکیه از قلمرو سوریه بیانجامد.
مطمئناً، نخستین ملاقات رو در رو از سال ۲۰۱۱، بین هاکان فیدان، رییس سازمان اطلاعات و امنیت ملی ترکیه و همتای سوری او، سرلشکر علی مملوک در مسکو در ۱۳ ژانویه گام مهمی در آن جهت بوده است. کرملین واسطه این مقلاقات بود.
طبق گزارشات از ترکیه، رؤسای دو سازمان (که چهرههای دارای نفوذ سیاسی بالایی نیر هستند) پیرامون یک نقشۀ راه ۹ مادهای برای پیشبرد گفتوگوی خود، از جمله هدف همکاری مشترک با تروریسم توافق نمودند. طبق گزارشها، فیدان و مملوک امکان همکاری برای مهار گروههای متعارض کردی را که در مرز ترکیه–سوریه فعالیت میکنند، بررسی کردند.
میتوان گفت این شروع خوبی برای جان تازه دمیدن به قرارداد آدنا است. برای گسترش این سطح راحتی بین آنکارا و دمشق میتوان به مسکو اعتماد کرد. بنابراین، عملیات ادلب، یک پیششرط برای تغییر پارادایم است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟