پیوند در جهت وحدت کمونیستهای ایران
انحلال خود را اعلام میکند
ما، کوشندگان در جهت وحدت کمونیستهای ایران، امروز به گذشته بیش از بیست سال تلاش خود نظر میاندازیم. بیش از پانزده (۱۵) سال با سازمانها و شخصیتهای کمونیستی ایران در تماس، بحث و تبادل نظر بودیم و امروز ناگزیر به بیان این واقعیت هستیم که تلاشمان، نتیجهای را که میخواستیم به بار نیاورد.
ما، پس از تماسها و نشستهای گوناگون و بحثهای متمادی، توانستیم طرحی در جهت وحدت کمونیستهای ایران تدوین کنیم و در اختیار سازمانها و شخصیتهای کمونیستی قرار دهیم. بدیهی است که هر وحدتی، بر بنیاد معیارهایی است، که بدون آن «وحدت» از معنایش تهی است. از تمام رفقا خواستیم که برمبنای این معیارها – که البته در فرایند عمل برطرف کردن نواقصاش میسر بود- راه نزدیکی و اتحاد با یکدیگر به پیش گیرند. ناگفته پیدا بود که این راه بسیار دشوار و پر از سنگلاخ است. اما وقتی این راه را پیمودیم، دانستیم که از آن چه گمان میرفت دشوارتر بود و سنگلاخ بیشتری داشت.
معیارهای پیشنهادی ما عبارت بودند از:
۱. قبول ماركسیسم و قوانین عام آن به مثابه جهانبینی پرولتاریا و تئوری راهنمای او در عمل و تأكید بر مبارزه طبقاتی به عنوان قانون تكامل جوامع طبقاتی.
۲. دفاع از دست آوردهای جنبش کمونیستی و کارگری در ۱۶۰ سال گذشته و در عین حال برخوردی انتقادی به آنها.
۳. ضرورت وجود حزب واحد سیاسی پرولتاریا برای رهبری مبارزات پرولتاریا و زحمتكشان و سرانجام دستیابی طبقه كارگر به قدرت سیاسی.
۴. پیروزی انقلاب به رهبری طبقه كارگر در ایران،آغاز گذار به سوسیالیسم از طریق براندازی حاکمیت سرمایه، لغو مالکیت خصوصی بر وسائل تولید و مبادله، تبدیل آن به مالکیت جمعی، کنترل و مدیریت بر تولید و توزیع میباشد.
۵ اعمال دیکتاتوری پرولتاریا به مفهوم ایجاد وسیعترین دموکراسی برای تودههای کارگر و زحمتکش و جلوگیری از هرگونه تشبثات طبقات ارتجاعی و ضد انقلابی به منظور برگشتدادن جامعه نوین به سوی نظام کهنه استثماری سرمایهداری. به سخن دیگر ادامه مبارزه طبقاتی و انقلاب تحت حاكمیت پرولتاریا در جامعه سوسیالیستی، بر علیه دشمنان طبقه کارگر و سوسیالیسم.
۶. پذیرش اصل انترناسیونالیسم پرولتری به مفهوم همبستگی، پشتیبانی و كمك متقابل در جنبش كارگری و كمونیستی جهان در مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع در جهان و تلاش برای وحدت دادن جنبش كمونیستی جهان.
توافق بر این معیارها بدان جهت صورت گرفت که ناگزیر نباشیم با هر کس و ناکسی که خود را کمونیست مینامد و به اصول آن معتقد نیست به چانهزنی بپردازیم. کوشش ما بدان سو بود که نگذاریم سرنوشت طبقه کارگر و در تحلیل نهائی سرنوشت مردم ایران در دست بورژوازی بماند. پرولتاریای ایران، طبقهای است مستقل، مبارزهاش نیز باید به دست خود وی و به رهبری حزب واحد او انجام گیرد. تنها بدین گونه میتواند در توازن نیروها وزنه سنگینی باشد که به حسابش آورند. وجود سازمانهای متفرق کمونیستی، شاید بهتر از هیچ است، اما درد طبقه کارگر را درمان نمیکند، سرانجام او را به دنباله روی از بوژوازی و مرتجعین میاندازد. چنان که در انقلاب سال ۵۷ انداخت.
کوشش ما، در جهت این پیوند بیش از پانزده (۱۵) سال تمام – تقریباًً یک نسل انسانی ادامه یافت و پیشرفت محسوسی نکرد، سهل است، ضعیفتر و ناتوانتر گردید، نیروی اول کارش را هم از دست داد. در همان سالهای آغاز کار، امیدمان فراوان بود. متحداً دست به کار شدیم. در تهیه طرح پیشنهادی در جهت وحدت کمونیستهای ایران، «حزب رنجبران ایران»، جمعی از اعضای سابق «سازمان مارکسیستی- لنینیستی توفان»، جمعی از اعضای سابق «راه آینده» و چندی از رفقای فرانسه شرکت داشتند. از این جمع، ابتدا همگون،.برخی به تدریج کنار کشیدند و در سخنان دیگر حلاوت بهتری یافتند.
امروز که ما بیلان کارمان را بررسی میکنیم، نیرویمان را گرفتار «ناچیزی» مییابیم. با سازمانها و افراد کمونیست تماس گرفتیم و به نتیجه مطلوب نرسیدیم. برخی سازمانها، اصلاً آمادگی تشکیل یک جلسه تبادل نظر را هم نداشتند و هر تلاشی را در این جهت، «اتلاف وقت» میدانستند. گرایش به تفرقه و پراکندگی، سکتاریسم و خود مرکزبینی، رونق فراوان داشت. بدین ترتیب چوب حراج به پیکر کمونیسم، پیوسته به روی میز فرود میآمد .بدیهی است ما کوشش کمونیستهایی که در جهت تبلیغ و توسعه اندیشه کمونیستی دست به کارند را بیارزش و ناچیز نمیشماریم. آنها – هرچه باشد – دست کم اندیشه کمونیستی را از فراموشی میرهانند. اما این به خودی خود کافی نیست. باید راه نوینی پیمود و شیوه نوینی به کار بست که وحدت کمونیستی از مهمترین آنهاست.
شاید هنوز زمینه کافی برای وحدت کمونیستی نباشد، اما بدون فراهم آوردن چنین زمینهای، راه آینده کمونیستی گشوده نخواهد شد. این حقیقت ساده برای بسیاری از کمونیستها محسوس نیست، یا بهتر بگوییم: هنوز محسوس نیست.
پنهان نمیکنیم که عدم موفقیت کوشش پانزده ساله ما، متوجه کم کاری خودمان هم هست. نتوانستیم این حقیقت ساده را به نیروهای وفادار به کمونیسم – که البته کم نیستند – بقبولانیم و یا این که نیرو و بنیه کافی برای امر نداشتیم و اگر داشتیم به کار نبردیم. ما هر انتقادی را در این زمینه میپذیریم.
ما آن چه که در توان داشتیم در جهت وحدت کمونیستها بکار بردیم و براین نظر هستیم که انحلال ما، نتیجه نادرستی راهی نیست که پیمودیم و به هر صورت نه با سرافکندگی، بلکه با افتخار انحلال پیوند را اعلام میکنیم، زیرا بر این باوریم که وحدت کمونیستهای ایران در حزب واحد کمونیستی از ضرورتهای تاریخی است و بهر حال روزی کمونیستهای ایران به پراکندگی ضرربار خود پایان میدهند و چنین باد.
دوازدهم اسفندماه ۱۳۹۸ برابر با دوم ماه مارچ ۲۰۲۰
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟